از مشهد پدر تا مشهد پسر!(15)ارسال توسط غلامعلی رجائی

امروز سه شنبه، اربعین عراق است کربلا و مملو از زائر که همه آمده اند تا اربعین حسینی را درکربلا باشند . در روایت است از علامات مومن یکی اش همین زیارت حسین در اربعین درکربلاست.

خیابانها مملو از زائر است . از منزل به فرودگاه که می رفتیم دوست همراهم حسن آقای محمدی از قول کسی که بقول خودش آدمی معمولی است ولی حرف بزرگی زده می گفت در اربعین انگار زمین کربلا را پهن می کنند که گنجایش این همه آدم را در یک روز دارد! حرف قشنگی بود که تا به حال نشنیده بودم. آن را در برگه ای یادداشت کردم تا در سفرنامه از آن استفاده کنم.

امروزسه شنبه اربعین عراق است کربلا و مملو از زائر که همه آمده اند تا اربعین حسینی را درکربلا باشند . در روایت است از علامات مومن یکی اش همین زیارت حسین در اربعین درکربلاست. خیابانها مملو از زائر است . از منزل به فرودگاه که می رفتیم دوست همراهم حسن آقای محمدی از قول کسی که بقول خودش آدمی معمولی است ولی حرف بزرگی زده  می گفت  در اربعین انگار زمین کربلا را پهن می کنند که گنجایش این همه آدم را در یک روز دارد! حرف قشنگی بود که تا به حال نشنیده بودم. آن را در برگه ای یادداشت کردم تا در سفرنامه از آن استفاده کنم 
ادامه مطلب ...

اینجا کربلاست

 

 

اینجا کربلاست. هرچه به شهر نزدیکتر می شویم هم ازدحام جمعیت بیشتر است و هم شدت پذیرایی گروههای پذیرایی کننده. با اینکه هنوز صبح ساعت حدود 9 و نیم است و ما صبحانه سیر و دلچسبی از نان تازه تنور با یک قرص گوشت برشته تازه طبخ- کتلت –خورده ایم باز انواع و اقسام نهارها را به ما تعارف می کنند. از قیمه نجفی که غذای رایج اینجاست تا ماهی و مرغ و.. تشکری می کنیم و ادامه می دهیم. به دلیل شدت تراکم زایرینی که به شهر رسیده اند و بندرت بدلیل چاقی و بعضیهایشان به دلیل خستگی زیاد تا حدودی می لنگند . معمولا از این نقطه را تا شهر حدود یک تا یک و نیم ساعت طی می کنیم  

ادامه مطلب ...

فهمیدم که باید راه دوری را برویم با این پاهای خسته !

                   

با این بنده خدا راه افتادیم اما هر چه می رفتیم نمی رسیدیم.پایه ها تمام شد ایستادم پرسیدم چقدر دیگر راه است گفت: همین مقدار باید برویم! ایستادم پرسیدم: پس ازاین فاصله دوم ،دیگر چقدر راه است؟ گفت: چیزی نیست ! ولی وقتی این مسیر تمام شد باز ما را راه برد! در ابتدا خستگی ما را که دید خواست - سطوطه-  موتورهایی که اتاقکی دارد ودر مواقع ضروری تا 10  نفرمسافر حمل می کند!- برای انتقال ما کرایه کند که من اجازه ندادم. 

ادامه مطلب ...

گرانیگاه خطیری که فقط جای اوست

سه ضلعی هاشمی در میدان سیاست

   آیت‌ا... در هشتمین دهه زندگانی خود پس از سیر و سلوک‌های پر فراز و نشیب و طی طریق بر مدار عرش و فرش سپهر سیاسی، اکنون درست در گرانیگاه خطیری ایستاده است که بایدش. او دستی در حاکمیت و همنوایی با دولت و اعتنایی در میان منتقدین دارد

ادامه مطلب ...

دوباره خطبه بخوان، ای مرد!

                     

 

دوباره خطبه بخوان، ای مرد!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، متن کامل این سروده بدین شرح است :

دوباره خطبه بخوان، ای مرد

دوباره خطبه بخوان، ای یار

دوباره شور و حلاوت بخش

عمق مشکلات، قابل گفتن نیست

تدبیر

عمق مشکلات، قابل گفتن نیست

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از علمای شهرستان مُهر از استان فارس، با تجلیل از شخصیت آیت‌الله مُهری و نقش ارزشمند وی در کشور کویت و خاندان ایشان در منطقه مُهر و لارستان گفت: روحانیت این منطقه، همواره نقشی برجسته و ماندگار در انقلاب و نظام اسلامی داشته‌اند و بزرگان زیادی از این خطّه، منشاء خدمت و اثر، برای کشور بوده‌اند.

از مشهد پدر تا مشهد پسر!(12)ارسال توسط غلامعلی رجائی

 

پدیده سید اسماعیل!

 من دهها سال است جز بر تربت سجده نمی کنم  وجز تسبیح تربت ندارم. اخیرا برایم یک تسبیح کوچک ماند که ناقص هم شده بود. در کربلا بدنبال خرید چند تسبیح کوچک توجیبی برای خودم بودم و چند مهر کوچک . در بازار پشت تل زینبیه مغازه ها  که غالبا این چیزها را می فروشند، به تسبیحها نگاه می کردم که از دو ایرانی شنیدم که یکی به دیگری می گفت مغازه سید اسماعیل درچند ده قدم بالاترهم تربت خالص دارد وهم تعدادی مهربعد ازخرید به هرکس رایگان می دهد!

مهر رایگان؟ تعجب کردم .با توجه به اینکه سالهاست درکربلا تربت خالص وجود ندارد ،حساس شدم ببینم قضیه ازچه قرار است. به آنجا مراجعه کردم. حدود ساعت هفت صبح بود. دیدم عده ای ایرانی در آن بازار خلوت پشت درمغازه ای صف کشیده اند تا اولابد یک ساعت بعد بیاید و درب مغازه اش را باز کند!

 

ادامه مطلب ...

زندگی نامه مالک اشتر نخعی

مهمترین واقعه زندگی مالک اشتر در سال 38 هـ ق بود که امیرالمؤمنین علی علیه السلام او را به حکومت مصر منصوب کرد 
 
 
ادامه مطلب ...

باز باران با محرم، میخورد بر بام قلبم،


باز باران با محرم، میخورد بر بام قلبم، یادم آمد کربلا را، دشت پرشور و بلا را، گردش یک ظهر غمگین،

گرم و خونین، لرزش طفلان نالان، زیر تیغ و نیزه ها را، با صدای گریه های کودکان، اندرآن صحرای

سوزان، می‌دود طفلی سه ساله، پر ز ناله، دل شکسته، پای خسته، باز باران قطره قطره می چکد از

چوب محمل، خاکهای چادر زینب که کم کم می‌شود گل، آخ باران، کی بباری برتن عطشان یاران،

ترکنند از آن گلو را  آخ باران .. آخ باران