اینکه روحانی تحت تأثیر هاشمی است، صحیح نیست
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران
اگر چه آیت الله هاشمی رفسنجانی به دلیل رد صلاحیت توسط شورای نگهبان امکان نیافت تا به عنوان کاندیدا در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری شرکت کند، اما پیروزی دکتر حسن روحانی یکی از نزدیکان فکری-سیاسی وی باعث شد نقش وی در میدان سیاست جمهوری اسلامی ایران مجددا احیاء شود.
از آن هنگام تاکنون، این سوال به انحاء مختلف در رسانه های اصولگرا و اصلاح طلب مطرح بوده که از این پس نقش هاشمی در اداره کشور چیست و جایگاه او کجاست؟ پس از 8 سال انتقاد از دولت، موضع او در قبال دولت همسو چیست؟ برای پاسخ به سؤالاتی از این دست، به سراغ غلامعلی رجایی مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام رفتیم.
مشروح گفت و گوی جماران با رجایی در پی می آید:
آقای رجایی! تمام زندگی سیاسی آقای هاشمی برای ناظران سیاسی جالب توجه است؛ عنصر ثابت در شخصیت ایشان «صبر» است. به عنوان مثال در همین 8 سال اخیر، آقای هاشمی با وجود تمام تخریبها که به ردصلاحیت وی منتهی شد، پس از انتخابات مجددا به اوج برگشت و یکی از نزدیکان وی به ریاست جمهوری انتخاب شد. هاشمی 80 ساله، چه کار ویژهای برای خود در این مقطع زمانی تعریف کرده است؟
آقای هاشمی شئوناتی دارد. یک شأن وی مشورت دادن به رهبری است. زیرا جایگاه برجستهای در نظام دارد و رهبری به این نقش توجه ویژهای دارند و جلسات منظمی از آقای هاشمی برای مشورت دعوت میکنند که این جلسات بدون حضور شخص دیگری برگزار میشود و ضبط هم نمیشود. ایشان همواره مشاوری دلسوز برای رهبری است که در مسائل مستحدثه مانند سیاست خارجی صریحا نظرات خود را بیان میکنند.
شأن دوم هاشمی این است که در برآمدن این دولت نقش داشتند و هیچ مضایقهای از مشورت دادن به رییس و اعضای این دولت ندارند. ما در دفتر ایشان شاهد رفت و آمد دولتمردانی هستیم که در جلسات مجمع و کمیسیونها شرکت میکنند؛ امری که احمدی نژاد منع کرده بود و خودش هم در جلسات اصلی مجمع شرکت نمیکرد و اساسا مصوبات مجمع را هم اجرا نمیکرد، در حالی که یکی از وظایف رئیس جمهور اجرای مصوباتی است که در مجمع مورد تصویب منصوبان رهبری قرار گرفته است. البته آقای هاشمی در صورت لزوم انتقادات خود را هم بیان میکنند که نمونه آن را در موضوع تأخیر در انتخاب استانداران دیدیم.
پس هاشمی سه شأن مشورتی، حمایتی و انتقادی دارد.
ایشان آمادگی خود برای سفر به عربستان را هم اعلام کرده بود.
این مربوط به آن شأن حمایتی ایشان است. وی در مصاحبه با سردبیر فایننشال تایمز هم به صراحت اعلام کرد که تمام کدورتها میان ایران و عربستان در ملاقات با ملک عبدالله در سنگال آب شد. ایشان در یک سفر دیگر به عربستان که سالها بعد انجام شد هم با ملک عبدالله توافقاتی کرد که قرار شد کمیتههایی در خصوص آنها تشکیل شود که احمدینژاد از انجام این کار خودداری کرد. ایشان پیشنهاد کرده بود که کمیتهای متشکل از علمای شیعه و سنی برای مقابله با تندروی القاعده، خونریزیها و... تشکیل شود تا از آنها جلوگیری شود.
رابطه آیت الله هاشمی با دولت و رئیسجمهور الآن چگونه است؟
ایشان و آقای روحانی ملاقاتهایی دارند. همان اوائل هم آقای هاشمی به دفتر ریاست جمهوری رفتند. آقای روحانی بیش از 30 سال سابقه ارتباط با آقای هاشمی دارد و همواره از مشورتهای هاشمی کمک میگیرد و قطعا از نظرات ایشان استفاده میکند.
علاوه بر جلسات کمیسونهای مجمع، دیدارهایی هم میان آقای هاشمی و وزرا هست؟
بله؛ جلسات مفاهمه معمولا برگزار میشود.
یکی از نمایندگان مجلس چندی پیش در مورد نسبت هاشمی با دولت، سخنانی گفته بود که پدرخوانده این دولت هاشمی است و.... .
اینها حرفهای کسانی است که نمیخواهند بپذیرند عرصه را به رقیب واگذار کردهاند. قرار نیست عرصه همیشه در دست یک جناح باشد.
این حرفها تازه نیست، اما منصفانه هم نیست. آقای روحانی فرد مستقلی است، البته رفاقت دیرینهای با آقای هاشمی دارد ولی اینکه ایشان عامل یا تحت تاثیر هاشمی است، صحیح نیست. اینها درصدد هستند که آقای روحانی را تحقیر و تسخیر کنند و همان ادعای قدیمی را دنبال کنند که هاشمی پدرخوانده دولت است.
آقای رجایی! در چند سال اخیر ما شاهدیم که مواضع آقای هاشمی خیلی شفافتر از گذشته شده است و رک و صریحتر از قبل سخن میگوید. چرا این تغییر رخ داده است؟ آیا این تغییر موضع نسبت به هاشمی دهه 70 یعنی او به مردم نزدیکتر شده است؟
ایشان در یک دیدار در هفته بسیج گفتند که بسیج باید به محبوبیتی که نزد ملت داشت برگردد، موقعیتش آسیب دیده و... . در حالی که قبلا این سخن را کلیتر میگفتند و نسبت به سابق که خودشان رئیس دولت بودند احساس خطر بیشتری میکنند. شاید بیشتر به خاطر این که از بدنه دولت اطلاعات دقیقتری به ایشان میرسد و همین باعث صراحت بیشتر ایشان شده است. در حالی که انسان وقتی خودش در مسئولیت دولت قرار میگیرد، رفتارش جنبه توجیهی پیدا میکند.
اما الآن که دولت همسو با ایشان سر کار آمده و خطرات برای کشور مقداری رفع شده نگرانی ایشان چیست؟
آقای هاشمی نگران نیستند. ولی آن چیزی که باعث میشود ایشان مقداری تأمل بیشتری کنند این است که این دولت نتواند موفق شود. زیرا ما در 8 سال گذشته دولت نداشتیم. حتی ایشان این تعبیر را دارند که کشور اگر دولت نداشت بهتر از این اداره میشد. بنابراین نگرانی هاشمی از ناکارآمدی است؛ زیرا اگر دولت جدید نتواند میراث دولت قبل را به خوبی اصلاح کند با مشکل مواجه می شود. از نظر آقای هاشمی کلید حل مشکلات کشور در توسعه و پیشرفت و بهبود مناسبات با خارج از کشور است و از همین طریق امور داخلی هم اصلاح می شود.
آیا این یک نگرانی کلی است یا بر اساس شواهد و قرینه هایی میگویند؟
الآن که زود است در این مورد حرف بزنیم. قاعدتا بعضی ازاصولگرایان خواستار موفقیت این دولت نیستند و نمونه آن واکنش آنها به توافقنامه ژنو است. ایشان این مسائل را مدنظر دارد و شواهدی میبیند که رقیب، سعی در پس گرفتن قدرت دارد، اما ایشان تلاش میکند جلوی شائبه ناموفق بودن دولت را بگیرد.
من نه از منظر کسی که با آقای هاشمی کار میکند، میگویم که ما نه تنها در ایران بلکه در جهان اسلام کمتر کسی چون هاشمی را داریم. این سخن به اعتبار سابقه آقای هاشمی است؛ ایشان از 14 سالگی وارد حوزه علمیه قم شد و از همان ماههای اول ورود، در همسایگی امام با ایشان آشنا شد و تا آخر همراه و معتمد ایشان بود و اکنون هم یکی از نقشآفرینترین چهرهها در کشور است. یک ثبت نام ایشان موج آفرینی فراوانی در کشور کرد، با اینکه خودشان میگویند من کار خاصی نکردم و فقط به درخواستها جواب دادم.
آیا خاطرهای از واکنش ایشان به نتیجه انتخابات اخیر دارید؟
من ایشان را بعد از دو سه هفته پس از انتخابات، بعد از جلسه مجمع دیدم گفتند «همه چیز خوب شد»؛ در واقع این دولت یک فضای تنفسی را برای جامعه ایجاد کرده است.